*** بالش ***
خیلی به بالشام فکر می کنم
و اینکه دوست دارم سرم را کجا بگذارم
که گردنام درد نگیرد و گونه ام خواب نرود
همهی ِ شب سرم روی بالش میچرخد
دَوَران میگیرد خاطرات روزهای ِ رفته و خیال روزهای ِ نیامدهام
و « گرداب میرباید و خوابم نمیبرد»
آنگاه
میآیی و سر بر گوشهیِ بالشام میگذاری
و چیزی از جنس عشق میبالد و میبالد
و دستهایت گشوده میشود و کلید خانه را از لب عسلی برمی دارد
و تمام شب با قفل ور میرود
صبح میشویمت از تمامِ تنام با ملایمت
و آویزانت میکنم کنار ِ روبالشیام که تا صبح رویاش
گریستهام
همان گریهای که هردو خود را به نشنیدناش زدهایم
ریشه های سیاسی نابرابری
قضایای مربوط به پورشه سواری و جولان خودروهای لوکس در خیابان های شهرهای بزرگ و کوچک، مباحث مربوط به نابرابری موجود اجتماعی را به عرصه یِ مجادلات عمومی کشانده است. از آنجا که نابرابری های عمیق اجتماعی علاوه بر فلج کردن رشد و توسعه یِ اقتصادی، تبعات جدی بدنبال خواهند داشت لازم است بی درنگ چاره ای برای اصلاح امور و رفع بیعدالتی و به تبع نابرابری های موجود اندیشیده شود.
کالایی سازی آموزش و پرورش
( به بهانه یِ بازگشایی مدارس)
(این نوشته با توجه به بازار مکاره یِ کتاب های باصطلاح کمک آموزشی و سرگردانی والدین دانش آموزان در کتابفروشی های شهر و نیز خصوصی سازی لگام گسیخته یِ آموزش و پرورش و با هدف ریشه یابی مسئله مورد بحث به رشته تحریر درآمده است. البته آموزگاران فهیم و دلسوز در این زمینه صاحب نظرتر و با اندکی جسارت و جرات السابقون اند. همچنانکه صمد در کندوکاو بود)
ادامه مطلب ...ای تاک پیر پرجوانه
شیر شرزه یِ آزاد
آکنده از التهاب دلاویز
بوسه و سرود
ای جاری همیشه
لبالب از شراب.
گاه که دلتنگ می شوی
طلسم می شوم
لبریز می شود اشگدان چشمانم
و جام خالی جانم
آغاز پرشدن می کند
از گنج های جهان
که هیچگاه
در دسترس نبوده است.
هرچند
در کار عشق
کس از من گشاده دست تر
نبوده است.
آه ای تاک پیر
شتک خون خشم بر دل کولاک
با خالکوب خاطره یِ نسیم
بر استوانه یِ جان
چه خواهی کرد